۱۱.۱۱.۸۲

 
هوا سرد بود و حسابی سوز ميزد. باد سردی هم می وزيد با اين حال دوتا دختر خوشگل (جای خواهرم باشند!!) با یه آرایش ناب سوار تاکسی شدند.
يه صد متر جلوتر هم اتفاقاً يه خانم محجبه کامل ( خواهران بيشتر مسلمان) دستشو بلند کرد واسم و نشست پهلو همون دو تا خانم قبلی!.
از تو آيينه نيگاه کردم ديدم خانم حجابيه هی چپ چپ اونوريهارو نيگاه می کرد. يه غرغری کرد و به اونا يه نقی زد که يهو داد دوتا دخترا بلند شد که به شماچه که چی پوشيدیم . مگه ما چمونه!!. چيمون از ميس آلمان و ميس کانادا و ميس آمريکا کمتره. اونا هم ايرانين و مال همين وطن و آب و هوان!!
تازه مگه شيرين خانم هم که جايزه گرفت مث شما لباس پوشيده بود و با لحنی تندتر و صدای بلندتر داد زد: خانوم تا چشتون کور شه، شهره جونم کانديد اسکار شده!!!.
اونم ايرونیه و لی شماها چی !! چند تا مث شماها تا الان کاره ای شدن!!!.
اون يکی دختر خانوم هم برگشت و گفت: مگه نمی بينيشون. نماینده مجلس شدن!!!.
ديگه داشتم يواش يواش دلم به حال اون زبون بسته!!! که فقط يه خورده زبون!! وا کرده بود می سوخت.
گفتم خانوما!! بی خودی زيادی دلتونو خوش نکنين که اين روزا هر چی ميسه تو دنيا، ايرونی انتخاب می شه ، اينور و اونورم دارن بهشون جايزه می دن. باور کنيد اينم یه نقشه جديده و واسه سرگرم کردن ملته.
انگاری يه تانکر آب سردی رو شون ريختم که هردو نه هرسه يخ زدن و تا مقصد صداشون در نيومد. انگاری اصلا به اين موضوع اصلا فکر نکرده بودن که بعد از بيست و پنج سال اين حکومت ، چی شده همه جا خانومای ايرونی اول می شن. راستی واقعاً چی شده؟؟
اينم بگم که من منکر قابليتهای زن ايرانی نيستم.

۸.۱۱.۸۲

 
در مسير ... دو نفر با کلي جنس دست بلند کردند واسم . اتفاقآً دو جا خالی داشتم. در صندوق عقب رو براشون واکردم و خواستم کمک کنم که باراشونو بزارم تو صندوق که یکيشون گفت:نه حاجی!!، من خودم می زارم. لحن حرفش یه جوری بود و احساس بدی بهم دست داد.
راه افتاديم. شنيدم یکيشون گفت:عجب مفت بود ها، کاشکی بيشتر ور می داشتم، می برديم کرج آبشون می کرديم. اونيکی گفت:من امشب زنگ می زنم برامون نيگه دارن، غصه شو نخور. کنسروا که خراب نمی شن! چادرا رو هم مارکاشونو پاک می کنيم معلوم نشه مال کجان!! و بلاخره اينا به مقصد رسيدنو اومدن پايين.
راه که افتاديم نفر عقبی به جلوئيه برگشتو گفت: شناختيشون ممد!! دوتاشون تو اداره ... کار می کنن. از اموالی که از خارج واسه زلزله زدگان بم اومده می دزدن، می برن اونور و اينور آب می کنن.
بعد ممد"همونی که جلو نشسته بود" برگشت و گفت: آره درسته، اصلاً می دونی چيه؟ اين تحصن مجلس و تئار بازی کردنای آخوندا و صلاحیتها و ... همه وهمه واسه سرگرم کردن ملته تا مردم حواسشون نباشه که اينهمه پول و جنسی که از خارج واسه زلزله زدگان رسيده چه جوری دزدی می شه!!!.
نمی دونم واقعاً چه خبره ولی راستی نظر شماها چیه؟!.

۷.۱۱.۸۲

 
امروز صبح ديرتر شروع کردم آخه ديشب تا دير وقت رانندگی می کردم ولی چرا دير وقت!!!. حقيقتش نزديکای غروب دوتا هموطن که از شهرستان اومده بودنو سوار کردم. یه مسير دورو درازی رو گفتن ، ماهم زديم رو گاز که بريم!! یکی دوتا چهار راهو رد کرده بوديم که یه حاج آقايی (شما بخونيد آخوند) دست بلند کرد . تا خواستم نیگه دارم ، ديدم اين مسافر عقبی داد زد آقا آدم قحطه اينو سوار می کنين، برو آقا ما خودمون پول اين صندلی خاليتو می دیم الان سوار می شه شروع می کنه موعظه خوندن!!!.
گفتم بابا ، انصاف داشته باشين، اينام آدمند به خدا!!! ولی در جواب برگشت و گفت: اینا از شيطان هم بدترند. ديدم فايده نداره بحث کردن ، راهو گرفتم و رفتم ولی واقعاً جامعه چقدر از ديدن اين قيافه ها بيزار شده؟؟؟!!!...

 
!!اولین مسافر که سوار شد با صدایی بلند «عطسه» کرد!. از تو آیینه یه نيگا بهش کردمو گفتم: عافیت باشه
با صدايي غمگين جواب داد: ای بابا کدوم عافيت. تازه از بيمارستان در اومدم سرماهم خوردم با یه کليه می گن سرما خوردگی خطرناکه.
گفتم: خدا بد نده کليه تون سنگ آورده بود دو تا آبجو مينداختی بالا حل می شد!!
با نگاهی تند، همراه با ناراحتی گفت: کليه ام سنگ بی پولی آورده بود و هيچی جز خودش حلش نمی کرد!!!
ديگه مغزم از موتور تاکسيم داغتر کرده بودو بقيه حرفاشو نمی شنيدم. واويلاست!!!؟؟؟

۴.۱۱.۸۲

 
سلام دوستان . تاکسی خریدنم همانا و ورود به جامعه و یا بهتر بگم به چهره اصلی جامعه هم همان. شاید جالب باشه بحثها و حرفهایی را که در طول مسیر اینور و اونورو می شنوم رو شماهم بشنوید.!! با اینکه می دونم شماهم خودتون تو این بحثها شریکید و شنیده اید و ...

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]