۳۰.۲.۸۳

 
خانه عفاف كجاست ؟

خانه عفاف كجاست ؟

در ونك بود كه پرسيد سوار

پاسبان مكثي كرد

يك نفر پيپ قشنگي كه به لب داشت سريعا برداشت

و درآورد ز بيني انگشت

وبه انگشت نشان داد آپارتماني و گفت :

نرسيده به ونك

كوچه باغي است كه اكنون يك برج جاي آن سبز شده است

ودر آن عشق به اندازه پرهاي هوس زير آبي است

مي روي تا ته آن كوچه كه از ميرداماد سر به در مي آرد

پس به سمت در پيدايي مي پيچي

دو قدم مانده به در ، پاي يك اف اف تصويري مشكوك به گل مي ماني

وتو را ترسي شفا فتر از اصلاحات ، همه جاهايت را ، سر تا پات،فرا ميگيرد

در صميميت سيال فضا ، آخ آخ !

خش خشي مي شنوي ، موردي مي بيني رفته از كاج بلندي بالا تا در اطراف كمي ديد زند

و از او ميپرسيد : " معذرت مي خواهم ! خانه عفاف كجاست ؟ " *


* توضيح ضروري اينكه هر گونه تشابه اسمي در اين شعر اتفاقي بوده ، عزيزان دنبال جاي خاصي نگردند ، گشتيم پيدا نكرديم .
توضیح ديگه اينکه اين شعر از وبلاگ رازگاه آمده است!!

نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]